به نام خدا

موضوع این پست ، نیاز مبرمی به نوشتن مقدمه داره .

لطفا حتما مقدمه رو ( هرچند طولانیه ) با دقت بخونید و پیش داوری نفرمایید .

الف _ موضوعی که می خوام مطرح کنم از جهتی کاملا شبیه قضیه افتادن سیب معروفه که نیوتن در پی دیدن سقوطش به پایین ، نیروی جاذبه زمین رو کشف کرد . شباهت موضوع من با این قضیه اینه که مردم چون از اول زندگیشون دیده بودند که جهت سقوط همه چیز به طرف پایینه ، خیال می کردند که این یه امر بدیهی و مسلمه وهرگز نپرسیدند : چرا . و وقتی نیوتن از خودش پرسید : ((چرا سیب بعد از جدا شدن از شاخه به بالا نرفت ؟ )) یقینا خیلی ها بهش خندیده اند و حرفش رو احمقانه تلقی کرده اند.

ب _ این موضوع ( که طرح خواهم کرد ) منو یاد قصه ای میندازه که وقتی بچه بودم می خوندم . توی اون قصه دو نفر شیاد ادعا میکردند که می تونن زیباترین لباس دنیا رو بدوزند که همه (( بجز افراد حرامزاده )) می تونن اون رو ببینن. نهایتا اونها از ترس مردم در مورد تهمت حرامزادگی استفاده کردند و یک لباس خیالی که اصلا وجود خارجی نداشت به تن پادشاه کردند و پادشاه از ترس همون تهمت ! بی آنکه لباسی ببینه از زیباییش تعریف کرد و مردم شهر هم مثل او ، از ترس تهمت ! با اینکه بدن برهنه ی پادشاه رو می دیدند ، چشم روی حقیقت می بستند و از زیبایی لباس تعریف می کردند .

ج _ برای اینکه برداشت درست و دقیقی از موضوع ( که طرح خواهم کرد ) پیدا کنید و در دریافت منظور من ، براتون سوء تفاهمی پیش نیاد خواهش می کنم این دو سوال ( مقدماتی ) رو بخونید و منصفانه و بی تاثیر از القائات جامعه ، به خودتون جواب بدین :

1 _ اگر کسی صرفا ! بخاطر تمایلات خودش ! شما رو وارد بیابانی کنه که خودش خوب می دونه شما در اونجا گرسنه ، تشنه ، بیمار و ... خواهید شد و نیازهای فراوانی پیدا خواهید کرد و رنج زیادی متحمل خواهید شد و ... و بعد در حالی که شما ( بر اثر کار او ) نیازها و مشکلات بیشماری پیدا کرده اید ، او به شما قدری آب و غذا بده و وقتی در اون محیط بیمار و زخمی شدید ، مدتی از شما پرستاری کنه ( تا باز بتونه به همون تمایلاتش برسه ) ، آیا چنین شخصی به شما لطف ! می کنه !؟ یا اینکه حل مشکلات شما ( که خودش آگاهانه موجب ایجادش بوده ) بخش کوچکی از وظیفه ی او ( برای جبران ظلمش به شما ) بوده ؟

2 _ در مثال فوق ، آیا شما مدیون او هستید !؟ آیا اخلاقا ( و قاونا و شرعا ) شما ( که بازیچه ی تمایلات او شده اید ) به او بدهکارید !؟ یا اینکه او ( که آگاهانه وخودخواهانه بخاطر تمایلات خودش شما رو در اون وضع قرار داده ) به شما بدهکاره ؟

مقدمه خیلی طولانی شد  .ببخشید فقط قبل از درج موضوع بحث ،خواهش میکنم :

یک _ یادتون باشه که موضوعی که طرح خواهم کرد درست مثل افتادن سیب نیوتنه چون همیشه و همه جا و همه کس (صرفا احساس و تقلیدی و بدون استدلال) به گونه ی دیگه ای ! مطرح شده که اصلا بدیهی و مسلم نیست ! شهامت پرسش داشته باشید !

دو _ مثل مردم اون شهر نباشید که از ترس ایراد افراد نادان ! همرنگ جماعت شده بودن و چشمهاشون رو به روی حقیقت بسته بودند !

سه _ خاضعانه از شما استدعا می کنم در پاسخهاتون صرفا ! استدلالهای عقلی و منطقی خودتون رو بیان بفرمایید و از توسل به آیات و احادیث و شعر و ضرب المثل و ... خودداری کنید ! ... استدلال ... استدلال ... استدلال

و اما اصل موضوع :

........................

مادر ( و پدر ) خودشون خوب می دونستند که هر بچه ای محتاج شیر خوردن ، تر و خشک کردن ، تحصیل ، تربیت ، شغل ، آینده روشن و هزاران چیز دیگه مخصوصا امتحانات سخت و عذابهای اخروی خواهد شد که صرفا در صورت تولد به همه شون مبتلا میشه و اگه به دنیا نیاد از همه شون راحته ! . با این حال ، بدون توجه به رنج هایی که ما  در زندگی دنیا و آخرت متحمل خواهیم شد ، برای ارضای تمایلات خودشون ! ( که پست ترین اونا ، غریزه ی حیوانی و والاترینشون ، میل خودخواهانه ی مادر شدن بوده ) ما رو وارد دنیا کردند و ... و حالا نه تنها بخاطر ظلمی که در حق ما روا داشته اند ، خجل و عذرخواه نیستند ! بلکه خودشون رو طلبکار هم می دونند و توقع دارند خودمون رو مدیونشون هم بدونیم !!!

آیا این ! تلخ ترین طنز دنیا نیست ؟آیا جای ظالم و مظلوم ، شاکی و متهم ، و طلبکار و بدهکار عوض نشده ؟ نظر ] مستدل [ شما چیه ؟

..............................................................................

............................................

لطفا بعد از اینکه نظرتون رو درج کردید باز هم مرتب به وبلاگ سر بزنید و نظرات دوستان و عرایض متقابل بنده رو ملاحظه کنید و نظرتون رو بنویسید . اجازه بدین این ، واقعا یه مباحثه ی چند جانبه باشه ! نه فقط یه پرسش و پاسخ

............................................

منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم